Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-08@03:11:06 GMT

انس و مِلک ز هجر رضا(ع) گریه می‌کنند

تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۰۸۷۷

انس و مِلک ز هجر رضا(ع) گریه می‌کنند

امام صادق(ع) می‌فرمایند که این فرزند من، خاموش‌کننده فتنه‌های بسیاری است و مگر نه این است که با حرکت اجباری امام رضا(ع) از مدینه به مرو و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، بسیاری از نزاع‌ها و درگیری‌ها که برای سرکوب قیام‌های علویان و مهار آنها وجود داشت، رفع شد و مردم را از آسیب و تنش، آسوده کرد.

به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان برای بررسی سیره امام هشتم(ع) با دکتر محمود مهدوی دامغانی گفتگو کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه در ادامه می‌آید، مشروح این گفتگو است.

پیشینه طولانی یک عرض ارادت

ایام، ایام شهادت غم‌افزای ولی‌نعمت ما، حضرت ثامن‌الحجج، علی بن موسی‌الرضا(ع) است. اجازه می‌خواهم سخنم را با دو بیت از شاعر گرانقدر ایران‌زمین، یعنی سنایی غزنوی آغاز کنم. او نخستین کسی است که جرات یافت به زبان فارسی، قصیده‌ای شیوا و مفصل و ابیاتی پراکنده در مدح حضرت رضا(ع) بسراید. سنایی می‌گوید:

جهان پُر دَرد می‌بینیم، دوا کو؟

دلِ خوبان عالم را وفا کو؟

سراسر جمله عالم پُر امام است

امامی چون علی موسی‌الرضا(ع) کو؟

سنایی در دوره‌ای می‌زیست که در آن بازار تعصب و سخت‌گیری علیه شیعیان داغ بود. این است که می‌گویم او جرات کرد و این کار را به انجام رساند. وی به این میزان هم اکتفا نکرد و ارادت خود به ثامن‌الحجج(ع) را در قالب قصیده‌ای ۳۸ بیتی که ترجمه‌ای است از قصیده عربی «محمد ضبی» به شکلی بسیار شیوا و رسا سرود. محمد ضبی، این قصیده را در سده سوم هجری قمری و به فاصله‌ای نسبتاً اندک، بعد از شهادت امام رضا(ع) ساخته‌است. سنایی می‌سراید:

دین را حَرَمی است در خراسان

دشوار تو را به محشر آسان

از معجزه‌های شرع احمد

از حجت‌های دین یزدان

همواره رهش مسیر حاجت

پیوسته دَرَش مُشیر غفران

و آن را با ابیاتی پرمعنا و بسیار زیبا ادامه می‌دهد. در واقع سروده سنایی، همسنگ ارادتی است که امروزه به ساحت قدس رضوی می‌شود.

پیشگویی امام صادق(ع) درباره ثامن‌الحجج(ع)

برکات وجود مقدس امام رضا(ع)، حتی پیش از آنکه حضرتش پا به عرصه وجود بگذارد و قبل از آنکه به سن جوانی برسد، بر اهل دین و ایمان آشکار بود. جد بزرگوار آن حضرت، یعنی حضرت جعفر بن محمد صادق(ع) پیش از آنکه ثامن‌الحجج(ع) متولد شود، مژده این برکت را به امت داد. می‌دانیم که ولادت امام رضا(ع) بنا بر قولی، در سال ۱۴۸ق، یعنی سال شهادت امام صادق(ع) و بر اساس نقلی دیگر که به صحت نزدیک‌تر است، در سال ۱۵۳ یا ۱۵۲ق واقع شد. وجود مقدس امام صادق(ع)، بنا بر ضرورتی که احساس می‌فرمود و برای نشان‌دادن راه درست به شیعیان، ضمن پاسخ به پرسشی درباره جانشینی آن‌ حضرت، پس از تصریح به جانشینی فرزند بزرگوارش، حضرت موسی بن جعفر(ع)، به ارادتمندان مژده می‌دهد که این فرزند من، پسری خواهد داشت که عالم اسلام از وجود او آراسته می‌شود؛ او فریادرس و نجات‌بخش همه مردم خواهد بود: «غوث هذه الأمة وغیاثها» (عیون اخبارالرضا(ع)، ص ۲۴ / انوارالبهیة، شیخ عباس قمی، ص ۲۱۰)

می‌دانید که جامعه شیعه، بعد از شهادت امام صادق(ع)، دوران پرتنشی را از سر گذراند؛ گروهی به نام اسماعیلیه مسیر خود را از جریان تشیع جدا کردند و بحث درباره جانشین امام صادق(ع) بالا گرفت. شاید در آن زمان، تحقق این پیشگویی چندان به چشم حاضران نیامد اما اکنون و در پی گذر قرن‌ها می‌توانیم تحقق آن را به شکلی کامل و دقیق، درک کنیم. امام صادق(ع) می‌فرمایند که این فرزند من، خاموش‌کننده فتنه‌های بسیاری است و مگر نه این است که با حرکت اجباری امام رضا(ع) از مدینه به مرو و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، بسیاری از نزاع‌ها و درگیری‌ها که برای سرکوب قیام‌های علویان و مهار آنها وجود داشت، رفع شد و مردم را از آسیب و تنش، آسوده کرد. با آغاز ولایتعهدی ثامن‌الحجج(ع)، حجاز که به دلیل قیام محمد بن جعفر صادق(ع)، عموی امام رضا(ع)، درگیر جدال با عباسیان بود، روی آرامش را دید و همچنین است اتفاقاتی مانند آنچه در بصره و یمن به وقوع پیوسته بود. حقیقت آن است که وجود مقدس امام(ع)، بدون آنکه دشمنان آن‌حضرت و طراحان ماجرای ولایتعهدی بخواهند، اسباب آرامش امت را ایجاد و او به مثابه فریادرس مسلمانان، زمینه نجات آنها از فشار و تیره‌روزی را فراهم کرد.

اصل بندگی خداست

نکته دیگری که باید در بررسی سیره امام رضا(ع) مورد توجه قرار گیرد، سیمای نورانی آن حضرت در سیره اجتماعی است. دنیا سخت به آن‌حضرت روی آورد. به هر حال پذیرش ولایتعهدی، زمینه‌ساز رقم‌خوردن حصول اموال بسیار و کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالا بود. مردم از هر مذهب و با هر دیدگاهی به آن وجود مقدس روی آوردند. در نیشابور، چنان که می‌دانید، هزاران نفر مقابل او زانوی ادب زدند و به کتابت حدیث ارجمند «سلسلةالذهب» پرداختند اما او چنان بُریده از دنیا بود که به ظواهر آن کمترین توجهی نداشت و غریبانه و در تنهایی به شهادت رسید و به دیدار معبود شتافت.

تا جایی که این حقیر، با همه اندک بضاعت در اطلاعات تاریخی، دریافته است، کمتر کسی را می‌توان در تاریخ سراغ گرفت که این‌گونه دنیا به او رو آورده و آن شخص با بی‌اعتنایی تمام از کنار آن  گذشته باشد و توجهی به زخارف دنیوی نکند. امام(ع) در برخورد با مردم نیز همواره مهربان و از تکبّر گریزان بود. رجاء بن ابی‌ضحاک که هنگام سفر امام رضا(ع) از مدینه به مرو، ایشان را همراهی می‌کرد، در گزارش خود به مأمون، به تفصیل در این باره توضیحاتی را ارائه می‌کند و از مهربانی امام(ع) با مردمان عادی، به‌ویژه طبقه فرودست جامعه، حکایت‌ها بازگو می‌کند. اگر نگاهی به تاریخ کوتاه و دو - سه ساله حضور امام رضا(ع) در مرو بیندازیم، می‌توانیم به وفور چنین صحنه‌هایی را مشاهده کنیم. در روزگاری که بزرگان و اُمرای حکومتی، ضعفا را به هیچ می‌گرفتند، ثامن‌الحجج(ع) بر سر سفره غذا، منتظر آمدن مهتر چارپایان (کسی که از حیوانات مراقبت می‌کند) خود می‌ماند، دست به غذا نمی‌زد تا فاصد، یعنی کسی که شغل وی حجامت‌کردن دیگران بود، بر سفره حاضر شود. برخی این‌ همه مهربانی و همدلی با طبقات فرودست را برای امام رضا(ع)، خاصه در جایگاه ولایتعهدی، مناسب نمی‌دانستند اما آن حضرت، بدون کمترین تردیدی در حُسن انجام این کار، همواره می‌فرمود: باید بکوشیم که عبودیت خود را در پیشگاه خدا ثابت کنیم [و بزرگی را از این طریق بجوییم.]

یک روایت ظریف و زیبا

کتاب «عیون اخبارالرضا(ع)»، از آثار بسیار ارجمند شیخ صدوق است که آن را در نیمه اول قرن چهارم هجری قمری به رشته تحریر درآورده است. سطر به سطر این کتاب که در نوع خودش بی‌نظیر و نخستین نمونه است، دربرگیرنده این سیره بزرگوارانه و این مشی انسانی است. به‌راستی که این سیره نورانی و تلاش آن‌حضرت برای رسیدن به مقام بندگی پروردگار، چنان است که بی‌اختیار این شعر زیبای سعدی را به خاطر می آورد:

به پای خویش بیایند عاشقان به کَمَندَت

که هر که را تو بگیری، ز خویشتن برهانی

امام(ع) چنان در حق زیردستان مهربان بود که رفتار و برخوردش با آنها شگفتی اطرافیان را برمی‌انگیخت. نقل است که هنگام حضور در مرو، روزی فعالیت خدمتکاران را در محل زندگی‌اش، بررسی می‌فرمود؛ کسانی که مشغول تنظیف و تعمیر منزل و لوازم آن بودند. در این بین، شخصی سیاهپوست نظر امام(ع) را جلب کرد. امام رضا(ع) آن مرد را مورد تفقّد قرار داد و به مباشر فرمود: این عزیز کیست؟ عرض کرد: ای پسر رسول‌ خدا! شخصی است که در کارها به ما کمک می‌کند و ما هم به او، هر میزانی که بتوانیم، کمک می‌کنیم. امام(ع) پرسید: آیا با او مزدش را طی کرده‌اید؟ عرض کرد: خیر! ثامن‌الحجج(ع) با عتاب فرمود: آیا بارها به شما نگفتم با کارگری که استخدام می‌کنید، قراردادی ببندید و مزدی معین را برایش در نظر بگیرید و در پایان کار، بیش از آن مزد را به او پرداخت کنید تا راضی باشد؟ نگاه انسانی آن‌ حضرت به تمام انسان‌ها، از هر طبقه و هر نژاد، می‌تواند الگویی بی‌نظیر برای جامعه بشری باشد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: امام رضا ع ثامن الحجج ع امام صادق ع امام رضا ع وجود مقدس آن حضرت ر امام امام ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۰۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود

بنی‌عباس در آغاز کار به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما حضرت خلافتی که از مسیر بنی عباس و آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نپذیرفت. این یکی از تفاوت‌های ائمه با دیگران است که دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشستی با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله حکومت» طی سخنانی افزایش تعداد شیعیان در زمان امام صادق (ع) و سیره آن حضرت در مواجه با قیام‌های آن دوران پرداخت.

بخش‌هایی از سخنان این استاد دانشگاه را می‌خوانید:

ولادت امام صادق(ع) در سال 80 هجری و شهادت ایشان در سال 148 هجری رخ داد. از سال 83 تا 132، مصادف با دوره بنی امیه و خلفای ستمگری است که البته بعد از هشام، بنی امیه دچار ضعف شده و در سال 132، بنی امیه با کشته شدن مروان حمار ساقط می‌شود.

نکته مهم این است که دوره ضعف بنی‌امیه برای امام صادق (ع) بسیار مغتنم بود چون آنها دیگر نمی‌توانستند فشار زیادی به امام بیاورند لذا امام صادق(ع) هم از سقوط بنی امیه و هم تثبیت بنی عباس، نهایت استفاده را کردند چون فرصت ارزشمندی برای ایشان رخ داد.

گسترش مکتب شیعه در دوران امامت امام صادق (ع)

در زمان امام صادق(ع) تعداد شیعیان زیاد شد در حالی‌که این تعداد مثلاً در زمان امام حسن (ع) کم بود تا جایی که فرزندان آنها حتی امکان ازدواج با شیعه را نداشتند. بنی عباس، سال‌ها از هر راهی حتی راه‌های غیرشرعی و خدعه و نیرنگ استفاده کردند تا بتوانند بنی‌امیه را کنار بگذارند. آنها از روایات نبوی نیز سوء استفاده می‌کردند و حتی شروع به کشتار سادات کردند.

بنابراین لازم است این دشمنان اهل بیت (ع) را به خوبی بشناسیم که البته افراد بی‌سوادی نبودند و بسیاری از آنها از جمله مهدی، هادی و هارون، محدث بودند و برخی از آنها با علما مناظره می‌کردند.

 

کار قرآنی در شمار مبارک‌ترین کارهای اسلامی و جهادی است

 

بنی‌عباس، موقع روی کار آمدن به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما امام(ع)، خلافتی که از مسیر بنی عباس و از راه آدم‌کشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نمی‌تواند بپذیرد چون اگر پیشنهاد آنها را می‌پذیرفت چه جوابی در قبال تاریخ داشت؟ این از تفاوت‌های ائمه ما با دیگران است که قدرت برای آنها موضوعیتی ندارد و دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند و آن را حفظ کنند.

اگر امام حسن (ع) صلح کرد به این دلیل بود که اگر چنین کاری انجام نمی‌داد تشیع از بین می‌رفت هرچند که برخی از افراد، او را به خوار کردند شیعیان متهم کردند اما این سیاستی مثبت از جانب ایشان بود. بنابراین نباید سیاسی‌کاری به معنای منفی انجام دهیم چراکه واقعیت این است که خلافتی که از مسیر بنی‌عباس به دست بیاید مشروع نیست. از سوی دیگر مردم آماده پذیرش چنین چیزی از جانب امام صادق (ع) نبودند.

قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان

بنده تعجب می‌کنم که سر کلاس درس، برخی دانشجویان می‌گویند در چنین شرایطی هدف وسیله را توجیه می‌کند اما شهید بهشتی می‌گوید، با استفاده از پلکان حرام، کسی به پشت بام حلال نمی‌رسد. مطلب دیگر اینکه قیام‌‌های سادات حسنی علیه عباسیان را در آن دوران شاهد هستیم که می‌گفتند اینها دروغ گفتند و خدعه و نیرنگ به کار بردند و اسم اهل بیت(ع) را آوردند و عنوان ما را غصب کردند بنابراین قدرت باید در دست خاندان علی باشد نه آل عباس. البته امام صادق(ع) در قیام‌های محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم شرکت و همراهی نمی‌کند.

 بعد از واقعه عاشورا، برخی گمان کردند تنها درسی که می‌شود از حسین بن علی(ع) گرفت فقط مبارزه مسلحانه است که زیدیه نمونه بارز آنهاست اما مگر امام حسین (ع) در تمام زندگی‌اش فقط قیام مسلحانه داشته است؟ این انسان، 57 سال عمر کرد و بیست سال از آن را در صلح با معاویه بود.

چه کسی گفته است در هر شرایطی باید قیام کرد؟ ما باید ببینیم آیا چنین قیامی، نتیجه‌ای در پی دارد؟ امام حسین(ع) وقتی مشاهده کرد خلافت در حال تبدیل به سلطنت است قیام کرد و شهید شد. بنابراین مسیری که ائمه ما رفتند ادامه فکر و فرهنگ و معرفت حسینی بود اما مسیری که زیدیه در پیش گرفت این بود که در هر حالی باید قیام کرد و این منطقی نیست لذا امام صادق(ع) قیام زید را تأیید نکرده است.

 

اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیان‌های وحدت امت اسلام

 

پشتوانه معرفتی در قیام‌ها

خط امام در آن زمان خط قیام نبود در حالی‌که زیدیه می‌گفتند امامی که در خانه بماند و درس بگوید به درد نمی‌خورد. آنها می‌گفتند جعفر بن محمد، اعتقادی به جهاد ندارد در حالی‌که امام صادق(ع) می‌گفتند من به جهاد اعتقاد دارم اما علم خودم را در کنار جهل آنان نمی‌گذارم. در قیام فخ در زمان امام کاظم(ع)، یکصد سید به شهادت رسیدند اما آیا در مکه و در حرم خدا، کسی قیام می‌کند آن هم در مقابل لشکر عباسی؟ بنابراین قیام‌های بدون معرفت، کور و بی‌هدف و سطحی، اثری در پی ندارد.

زمانی که زیدیان وارد قیام شدند از نظر فقهی وابسته به مکتب ابوحنیفه شدند. خود زید می‌گفتند امام صادق (ع) فقط در احکام، امام ماست. آنها در کلام یعنی عقاید نیز وابسته به معتزله شدند چون باز هم از اهل بیت(ع) فاصله گرفتند. پشت هر قیامی باید یک معرفت باشد مثلاً انقلاب اسلامی بر اساس پشتوانه معرفتی ولایت فقیه شکل گرفت لذا موفق شد.

فرض کنید اگر شرایط مهیا بود و امام صادق(ع) در دوران پس از بنی‌امیه به خلافت می‌رسید آن وقت چه اتفاقی می‌افتاد؟ در روایت شریفی از امام صادق آمده است بنی امیه و بنی عباس نمی‌خواهند دین را در جامعه رواج دهند. حال آیا امام صادق اگر به قدرت می‌رسید می‌توانست با استفاده از همان روش‌ها، دین را در جامعه ترویج کند؟ در این صورت چه تفاوتی بین امام صادق (ع) و بنی امیه وجود دارد؟ شیخ صدوق در کتاب شریف «الخصال» این حدیث را نقل کرده است و نکات مهمی هم در آن وجود دارد.

گفته شده آنهایی که بالاترند باید بر آنهایی که پائین‌تر هستند آسان بگیرند و با مدارا رفتار کنند. سپس به این داستان اشاره می‌شود که شخصی مسلمان می‌شود و سپس دوست مسلمانش به او می‌گوید برویم نماز صبح بخوانیم و پس از نماز می‌گوید حالا تعقیبات نماز را بخوانیم، سپس شروع به مباحثه می‌کنند تا اینکه نزدیک نماز ظهر و عصر می‌شود، این روند ادامه پیدا می‌کند تا اینکه نوبت به نماز مغرب و عشاء می‌شود. طرف ناراحت می‌شود و می‌گوید این چه دینی است که شما دارید؟

امام صادق (ع) می‌گوید این گونه نکنید چون باعث می‌شود مردم از دین زده شوند. این کاری است که بنی امیه انجام داده و با شمشیر با مردم سخن می‌گفتند اما ما نباید تصویری خشن از اسلام به نماش بگذاریم. در سکانس آخر فیلم «محمد رسول الله» از مصطفی عقاد که مربوط به فتح مکه است ابوسفیان می‌گوید این پیروزی از قلب‌ها وارد شد نه از دیوارها.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • تصاویری زیبا از همخوانی خادمان در چایخانه حضرت رضا(ع) | ویدئو
  • نهضت علمی امروز میراث پرافتخار مکتب امام صادق(ع) است
  • عکس | طلبه ها اینگونه زندگی می‌کنند
  • امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
  • روایت رهبر انقلاب از توجه امام صادق(ع) به هیئت؛ قربان آن دل!
  • ماجرای متن حاج صادق آهنگران در نماز جمعه و پیامی که امام خمینی (ره) به او داد؟
  • دسته عزاداری شهادت امام جعفر صادق (ع) -یزد
  • عزاداری امام صادق(ع) در امامزاده آقا علی عباس
  • عزاداری شهادت امام صادق(ع) در حرم حضرت معصومه(س)
  • شمه ای از کرامات امام صادق(ع)